جدول جو
جدول جو

معنی علی هیثمی - جستجوی لغت در جدول جو

علی هیثمی
(عَ یِ هََ ثَ)
ابن ابی بکر بن سلیمان هیثمی شافعی. ملقب به نورالدین و مکنی به ابوالحسن. محدث و حافظ. متولد در سال 735 هجری قمری وی با عراقی در سماع همراه گشت و ملازم او بود. و در 19 رمضان سال 807 هجری قمری در قاهره درگذشت. او راست: 1- بغیهالباحث عن زوائد مسند الحارث. 2- تقریب البغیه فی ترتیب أحادیث الحلیه. 3- زوائد المعجمین الاصغر و الاوسط للطبرانی. 4- مجمعالزوائد و منبعالفوائد. 5- موارد الظمآن فی زوائد صحیح ابن حبان. (از معجم المؤلفین)
ابن محمد بن احمد بن یوسف بن محمد هیثمی طبناوی قاهری مالکی اشعری. ملقب به نورالدین. رجوع به علی طبناوی شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(عَ یِ مَ ثَ)
ابن اسماعیل بن شعیب بن میثم بن یحیی تمار اسدی کوفی بصری میثمی. مکنی به ابوالحسن. وی از احفاد میثم تمار از خواص امیرالمؤمنین علی علیه السلام بود. و خود وی در زمرۀ اصحاب امام علی بن موسی الرضا علیه السلام به شمار میرفت. وی از متکلمان امامیه بود و نخستین کسی است که باب علم کلام را مفتوح کرد. اصل او از کوفه بود اما ساکن بصره گردید و او را با ملحدان و نصاری و دیگر ائمۀ مذاهب مناظرات بسیاری است که در کتب گوناگون نقل شده است. و از آن جمله مجالس اوست با هشام بن حکم (متوفی در سال 179 هجری قمری) در عهد رشید عباسی. او راست: 1- الاستحقاق. 2- الکامل، که کتابی است در امامت. (از ریحانه الادب ج 4 ص 113 از هدیهالاحباب ص 250 و نامۀ دانشوران ج 1 ص 731) (از معجم المؤلفین از الفهرست ابن الندیم ج 1 ص 175 و الفهرست طوسی ص 87 و هدیه العارفین ج 1 ص 669 و کتاب الرجال نجاشی ص 176 و منتهی المقال ج 2 ص 207 و تنقیح المقال مامقانی ج 2 ص 270)
لغت نامه دهخدا
(عَ یِ دَ لَ)
رکن الدوله حسن بن بویه دیلمی، ملقّب به فخرالدوله و مکنّی به ابوالحسن. سومین تن از دیالمۀ ری و همدان و اصفهان که از سال 366 تا 376هجری قمری سلطنت کرد. رجوع به فخرالدوله دیلمی شود
ابن محمد دیلمی (شیخ الامام...) ، مکنّی به ابوالحسن. او راست: عطف الالف و المألوف. (از کشف الظنون ص 1142)
لغت نامه دهخدا
(عَ یِ بَیْ یو)
ابن حجازی بن محمد بیومی حسنی ادریسی شاذلی شافعی خلوتی دمرداشی احمدی. صوفی و محدث. وی در سال 1100 یا 1108 هجری قمری متولد شد و درسال 1183 هجری قمری در قاهره درگذشت. او راست: 1- الاسرار الخفیه الموصله الی الحضره العلیه. 2- خواص الاسماء الادریسیه. 3- شرح بر الاربعین النوویه. 4- شرح الحکم ابن عطأالله کندری. 5- الفوز و الانتباه فی بیان من لایلتفت الی سواء. (از معجم المؤلفین ج 7 ص 56). صاحب معجم المؤلفین به مآخذ ذیل نیز اشاره کرده است: هدیهالعارفین ج 1 ص 768. ایضاح المکنون ج 2 ص 212. عجائب الاّثار جبرتی ج 1 ص 337. جامعالکرامات حسن کوهن ص 142. فهرس الخدیویه ج 2 ص 66. السرالمصون جمیل العظم ص 111
لغت نامه دهخدا
(عَ یِ فَیْ یو)
ابن محمد بن علی مقری فیومی. مورخ بود و در سال 770 هجری قمری درگذشت. او راست: نثرالجمان فی تراجم الاعیان. (از معجم المؤلفین از فهرس المخطوطات المصورۀ لطفی عبدالبدیع)
لغت نامه دهخدا
(عَ یِ شِ)
ابن سلیمان بن علی بن عبدالله بن عباس هاشمی عباسی. مکنی به ابوالحسن. وی از امراء و ولاه بود. در سال 169 هجری قمری از جانب موسی هادی خلیفۀ عباسی والی مصر گشت و پس از او از جانب هارون الرشید نیز در ولایت مصر باقی ماند و چون خیال تصرف خلافت بغداد را در سر می پروراند، در سال 171 هجری قمری از جانب هارون الرشید عزل گشت و به عراق بازگردانده شد و بعضی از کارهای لشکری به او محول گشت و در سال 178 هجری قمری درگذشت. (از الاعلام زرکلی از النجوم الزاهره ج 2 ص 61 و الولاه والقضاه ص 131)
شاعری است و قسمتی از اشعار او درمجالس النفائس آمده است. (از الذریعه ج 9 ص 764)
لغت نامه دهخدا
(عَ یِتَ)
ابن عبدالله بن سنان طوسی تیمی، مکنّی به ابوالحسن. از بزرگان علمای کوفه. رجوع به طوسی (ابوالحسن علی...) و معجم الادباء چ مارگلیوث ج 5 ص 229 شود
لغت نامه دهخدا
(عَ یِ)
علی الوحید علی یامی، ابن حاتم بن احمد یامی. آخرین تن از بنی حمدان یمن. رجوع به علی حمدانی (ابن حاتم...، شود
لغت نامه دهخدا
(عَ یِ هی)
ابن محمد بن عبدالحمید هیتی بغدادی دمشقی صالحی. فقیه بود. اصل وی از عراق است و در سال 812 هجری قمری متولد شد. سپس ساکن دمشق گردید و در سال 900 هجری قمری در صالحیۀ دمشق درگذشت. او راست: فتح الملک العزیز بشرح الوجیز فی الفقه الحنبلی، در پنج مجلد. (از الاعلام زرکلی)
ابن احمد هیتی. از متکلمان بود. او راست: السیف الباتر لرقاب الشیعه و الرافضه الکوافر، که در سال 1025 هجری قمری آن را در قسطنطنیه پایان داد. (از معجم المؤلفین)
لغت نامه دهخدا
(عَ یِ لَ)
ابن حسن بن علی لیثی مصری. ادیب و شاعر و نثرنویس. وی در سال 1237 هجری قمری در بولاق مصر متولد شد. و در سفرهای خدیوی اسماعیل همراه او بود و در 25 کانون دوم سال 1896 میلادی / 1313 هجری قمریدرگذشت. او را دیوان شعری است. (از الاعلام زرکلی)
لغت نامه دهخدا